بابک زنجانی زندگینامهاش را میسازد | محمدرضا فروتن در نقش بابک زنجانی

سریال بیوگرافی بابک زنجانیبا سرمایهگذاری شخص او و کارگردانی ابراهیم شیبانی برای پخش در یک شبکه نمایش خانگی تولید میشود. محمدرضا فروتن نقش بابک زنجانی را ایفا میکند. هنوز پلتفرم پخش کننده این سریال مشخص نشده است.
این دومین همکاری زنجانی و شیبانی است. او سابقا در فیلم «هیچکجا هیچکس» به کارگردانی ابراهیم شیبانی سرمایهگذاری میلیااردی کرد و امکانات دیگر استودیویی، بیلبورد تبلیغاتی و سی دی برای پخش در شبکه خانگی به آن اختصاص داد. از دیگر فعالیتهای او فیلم سیزده به کارگردانی هومن سیدی و فیلم نقش نگار به کارگردانی علی عطشانی بود. هرچند فیلم سیزده بخاطر حضور او، از جشنواره برلین کنار گذاشته شد و هومن سیدی بسیار از این موضوع برآشفت.
خود زنجانی میگوید: «امیر جعفری که هنرپیشه هستند، ابراهیم شیبانی را به من معرفی کرد. من و امیر همکلاس بودیم. چهار پنج سال در دوران دبستان در مدرسهای در ایران زمین شهرک غرب و در مدرسه راهنمایی ایثار کنار هم مینشستیم. هنوز هم به صورت خانوادگی دوست هستیم با همدیگر. البته هیچ رابطه کاری با امیر نداریم و ایشان هم هیچ نفع مالی در دوستی با من نبرده است.»
احتمالا بابک زنجانی در این اتوبیوگرافی، زندگیاش را به روایت خودش شرح خواهد داد. خودش معتقد است در دوران سربازی چون مرتبتر بود و تمیزتر مینوشت او را به بانک مرکزی تهران میفرستند و راننده محسن نوربخش (رئیس وقت بانک مرکزی) میشود. بعد از سربازی هم ماموریت پیدا میکند برای کنترل بازار ارز تزریق کند. او ادعا میکند هر روز هفده میلیوون دلاار از بانک مرکزی میگرفته و پخش میکرده و هفده میلیوون توماان هم بعنوان کارمزد منفعت میبرده است.
هرچند مسئولان بانک مرکزی این روایت او را افسانه میدانند. یزدانپناه، رئیس دفتر دکتر نوربخش، با صراحت میگوید نوربخش هیچگاه رانندهای بهنام بابک زنجانی نداشته است! ضمن اینکه زنجانی دربارهٔ خانواده خود هم ادعا میکند که پدرش کارمند راهآهن بود و عموی وی شرکت مسافربری «تی.بی. تی» را بنیان گذاشته اما میدانیم شرکت مسافربری تی.بی. تی توسط دو نفر به نامهای «توکلی» و «باقرزاده» در دهه سی تأسیس شده و نام این شرکت هم مخفف اسم همین دو نفر است که سهامداران آن بودند. بعد انقلاب هم که بنیاد شرکت را تحویل گرفت، هیچکس به اسم زنجانی در آن حضور نداشت.
زنجانی بعد از درگذشت نوربخش وارد صادرات «سالامبور» (پوست دباغی شده گوسفند) و صادرات آن به ترکیه و ایتالیا میشود، ابتدا موفق میشود و سود زیادی میبرد اما بعد از اتفاقات روسیه به مشکل میخورد و به زندان میافتد و ادامه ماجرا..


